بدون روتوش!!
یکی برای ما نوشت: امروز به عینه شاهد صحنه ای در یکی از فروشگاه های شهرمان رشت بودم و الان که پاسی از شب گذشته همچنان در شوک به سر می برم
عصر امروز بنا به ضرورت کاری (امورات چاپ) در دفتر —- کامپیوتر، حاضر شدم. در اثنای کار جوانی وارد شد که با استقبال دختران بزک کرده ای که شاغل در این دفتر بودند قرار گرفت این استقبال به حدی بود که سه تن از دختران با این جوانک دست دادند و حتی یکی از آنها بی شرمانه در انظار عمومی به —- هم پرداخت.
البته سعی در احتیاط و پنهان کردن حرکتش پشت دستگاه ها داشت که متاسفانه جلوی دیدگان من و تنی چند قرار گرفت
وقتی برادری کنار من زیر لب (نه علنی ) به غرولند پرداخت یکی از همان دخترکان بزک کرده شنید و لب به اعتراض گشود و پیرمرد خسته بی خیال ادامه اعتراضش شد!!
ایا —- کامپیوتر همان —- کامپیوتر نیست که با لغو مجوز روبه رو شد؟ و… دوباره جولانگاه نا اهلان شده است؟
چرا اداره اماکن برخورد جدی تری با این نوع فروشگاه های سابقه دار نمی کند؟ به سایت احرارگیل پناه آورده ام کمکم کنید مرا از آشفته گی خیال نجاتم دهید!
آخه روز روشن در حکومت علوی…
از شورای نگهبان می خواهم بر ما ببخشاید!!
یکی از لیدرهای اصلاح طلب اعتدالگرای توسعه مسلک گیلان اخیراً یه حرفایی زده که بد نیست یه جاهایش رو شما ها هم بدونید!
این لیدر اصلاحاتی گفته: ما در گیلان تشکیلاتمان قویه، یکی از حزب های ما رو عبدالغفار داره، یکی دیگر رو عبدالاحمد داره، آن یکی رو عبدالهرمز داره، وآن آخری رو عبد المحمدباقرداره … ولابد یکی راهم عبدالمالک ریگی داره!!
ادامه شو گوش کن!
… یک شورای مشورتی داریم که بنده بنیانگذارش بودم. اصلاح طلبان شناسنامه دار در آن هستند.
یک مجمع توسعه استان گیلان که جمعی از نمایندگان فعلی و اسبق در آن عضو هستند.
یک شورای راهبردی استان گیلان بود که با حکمی که از دولت داده می شود به شورای مشورتی تغییر نام می دهد. (پس اون اولی چه میشود حاج احمد 2تا شورای مشورتی یک حزب دریک استان؟) بنده، آقای عبدالغفار، عبدالکیوان ، عبدالملک، عبدالهرمز و … از اعضایش هستیم
بنیاد اندیشه و توسعه گیلان “یک تشکیلات دیگری هم هست که پس از دولت آقای روحانی و به همت آقای عبدالهرمز! شکل گرفت
که در سالن همایش بانک صادرات جلسه ای را تشکیل دادند که سخنران آن آقای عبدالسریع القلم بود”!!
مجمع ادوار گیلان هم وجود دارد که عبدالکاظم خوش دل! کارهاش رو به نمایندگی ازدکترعبدالمحمدباقر پیگیری می کند.
خودمونیم حاج احمدا!
عجب قارچهای سریع الرشدی کاشتیدا!! خب حاج احمد آقا! خودت به اسامی و افراد نگاه کن، اینهایی که شما نام بردین همه اش سر و ته یه کرباسن که!!
یکی می شدید و شورای محترم نگهبان رو دچار زحمت نمی کردید تا آخر دست بگید «از شورای نگهبان می خواهم بر ما ببخشاید!!» بهترنبود؟
راستی چرا از «جمعیت توحید و تعاون» رفقای آقای موسوی فتنه گر و آن 2تای دیگرسخنی به میان نیاوردیدی؟ یعنی نخواستی اونها رو لو بدی؟! زود بود؟ حاج احمدآقا! داشتیم؟!
معاون استاندار، داره برای انتخابات استحکامات بنا می کنه!؟
شنیدیم که یکی از معاونین محترم استاندار برخلاف ادعای (اینکه گفته بود حضور فرمانداران و مدیران ارشد استان در انتخابات آینده خط قرمز استاندار و استانداری است) خود، پشت خاکریز بنا شده ی انتخابات ، خودجوش داره استحکامات بنا می کنه!
تلاش های این آقای معاون بظاهر نرم و لطیف البیان! برای انتخابات آینده بخصوص درشرق گیلان هر روز داره بیشتر و بیشتر میشه. برخی از عناصر مسئله دار فتنه 88 رو آورده بغل دست خودش و به آنها پر و بال داده و همین عناصر، بدجوری دارن روی خط قرمز مورد ادعای آقای معاون؛ خط قرمز میکشن! وای که بدجوری دارن جلوی چشم آقای معاون؛ برای انتخابات آستانه (ببخشید! در استانه ی انتخابات) دست و پا میزنن! انهم از الان!
داری حرف منو یا نه؟!
از الان برای انتخابات آینده!؟
خوبه که برخی ها یه بار رد صلاحیت شدن،اخیراً هم دستگاههای امنیتی گویا با مسئولیت شان موافقت نداشتن تاییدیه هم ندادن!!
بهرحال سیگنال اقدامات انتخاباتی این معاون محترم و آن مدیر ارشد عضو ستاد موسوی فتنه گردرگیلان و آن معاون محترم فرمانداردر شرق گیلان وآن آقای فرمانداردر غرب گیلان بااین دو تا مدیر ارشد استانی ( با مدرک دکترا)….چیزی نیست که مسئولین محترم نظارت برانتخابات و دستگاههای امنیتی بتوانند آنرا نادیده بگیرند.
شنیدیم رفته تو یه شهرستانی گفته خودم دوست دارم تو رشت کاندیداباشم ولی رفقای حزب میگن برو توشهرخودت!!
آخه! یکم خودتو تحویل بگیر!!
قدرت نفوذ قلم سریع القلم و واگویه های آقای فرماندار!
آقا! این آقای فرماندار رو دوست داریما ولی نمی دونیم چرا برخی کاراش به دل نمیشینه مثلاً اخیراً در یه مرقومه ای (ضمن احترام به ایشان) نوشته بود که دکتر شما هم به گیلان آمده بود و به دولت انتقادهایی داشت و ما چیزی نگفتیم و…
جناب آقای فرماندار، داشتیم؟! بقول شما این آقا دکتر ما، مگه با فتنه 88 ارتباط داشت؟
جناب فرماندار! عمر وعاص رو نمیشه با عباس ابن علی (ع) مقایسه کرد که عزیز!
بله، بظاهر هردو مخالف خوانند ولی باید جبهه هارو شناخت. میگی بیاید با هم بشینیم تا موضوعات حل بشه؟ باشه، ولی اول باید نگاهها رو عوض کرد… آخه سریع القلم با آن سوابق درخشانش(!) رو مقایسه می کنی با دکتر… که آمده در رشت از دولت چهارتا انتقاد کرده؟! آقای فرماندار، مثال خوبی نزدی ها؟!
برما ببخش، ما به مرام شما علاقمندیم ولی آقای فرماندار خبرداری قلم آقای سریع القلم درهمان همایش چه غوغایی کرده؟ به به!! به به، به اینهمه توانایی!! تصویب طرح بزرگ چند میلیاردی برای همشهری شما، آره همشهری شما!!
شنیدیم حضور سریع القلم در رشت تصویب (تحت فشار) طرح بزرگ چند میلیاردی اقتصادی از طریق معاون —- اس… گیلان حکایت ها داشته… آقای فرماندار، تا بعد!
وحدت اصولگرایان در بالا بالاها!
شنیدیم حضرات اصولگراها اون بالا بالاها بیکارننشستن! خبردار شدیم که اخیراً حضرات آیات کعبی و مصباح و… دورهم نشستن و یکی به دیگری گفته در انتخابات «خبرگان رهبری» متعهد می شویم هرچه آیات عظام یزدی و مهدوی بگویند رو اجرایی کنیم ولی در انتخابات «مجلس» نظراتی داریم.
معاون رییس جمهور بدنبال لباس بسیجی!
شنیدیم در اجلاسیه هادیان سیاسی یکی از نهادهای انقلابی دکتر—- معاون محترم رییس جمهور برای سخنرانی دعوت شده بود.
میگن وقتی دکتر ما وارد صحن میشه و جمع با اخلاص حاضر رو می بینه، بسیجی بودنش گل می کنه و به یکی از همراهانش میگه برام یه دست لباس بسیجی تهیه کن!!
دکترجان بله؟! دکتر! لباس بسیجی؟! آخ که « جو» گاهی وقتها چقدر نامرده!!
دکتر! «مناظره با دکتر خوش چهره» در ایام انتخابات چندین و چندسال پیش آقای هاشمی و احمدی نژاد، یادته؟! بعد اون توهین ها و حمله ها به بسیج چی میشه؟!
دکتر! بعد اگه آقای هاشمی وخانواده ی گرامش بفهمن که شما دنبال لباس بسیجی میگشتی چی؟!
دکتر ببخشید بعد دکتر خوش چهره بفهمه چی؟ رو خط نمیاد و گرد و خاک بلند نمیکنه؟!
خبر(تقاضای لباس بسیجی) وقتی به یکی از بزرگان حاضر درجلسه میرسه وی از تهیه لباس بسیجی برای آقای دکتر ما، سربازمیزنه!!
شاید آن بزرگوار، بخاطر آورد مناظره ی معروف دکترعزیزما رو با دکتر خوش چهره در تلویزیون وخواسته در دادن پاسخ به تقاضای دکتر، سنگ تمام بذاره!
زین سبب حاجتش رو برآورده نمیکنه و دکترعزیزتر از جان ما هم در گوشه ای…!!
فعال شدن چهل NGO برای انتخابات آتی در گیلان !
میگم حالا که می خواستی به این آقای —- (مسئول رسانه ای ستاد آقای میر حسین موسوی در گیلان) مسولیت بدی لابد روابط عمومی رو بهش می دادی!!
فرهنگی و اجتماعی رو بهش دادی و اونم پشت سرهم با یه تعدادی از سایت های همسو نشست میذاره! اونها رو داره پر و بال میده برای روز مبادا.
میگن یکی از مدیران ارشد استانداری 40 تا از NGOها رو داره فعال میکنه برای انتخابات آتی!! فعلاً تا همین جا…
--------------
لویی جرگه به سبک ایرانی
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که با طرح شعارهای فراجناحی توانست اعتماد عمومی مردم را جلب کند ، این امیدواری وجود داشت که افراط و تفریط های شانزده ساله گذشته خاتمه یابد تا دولت اعتدال با تمرکز روی مسائل اصلی کشور هم و غم خود را بر خدمت و پیشرفت متمرکز نماید . اگرچه در برخی از بخش های جامعه چنین اتفاقی افتاده اما برخی از رویدادهای جامعه حاکی از استمرار افراط گرائی در بخش هایی از سازمان دولت تدبیر و امید است که متاسفانه نشانه بی تدبیری و مآلاً از بین رفتن نهال امید در جامعه است که مصداق دانشگاهی آن را ذیلاً با خوانندگان محترم در میان می گذاریم :
در پنجاه سال گذشته نهاد دانشگاه در کشور ما هیچ وقت از اهمیت نیفتاده و به همین دلیل اتفاقات آن از حساسیت ویژه ای برخوردار است. در همین راستا با روی کار آمدن مقامات جدید وزارت علوم، گروهی از استادان دانشگاه گیلان، رئیس فعلی دانشگاه را برای ریاست این دانشگاه پیشنهاد کردند که با توجه به سوابق علمی ، اجتماعی و اجرائی ایشان مورد پذیرش قرار گرفت و در این سمت منصوب گردید . رئیس دانشگاه نیز برای آنکه نشان دهد نظر افکار عمومی دانشگاهی برای او مهم است، انتصاب پست ریاست دانشکده ها را به انتخاب اساتید گذاشت و آن را نوعی دموکراسی تلقی کرد اما گذشت زمان نشان داد که اطرافیان ایشان اعتقاد زیادی به دموکراسی ندارند زیرا پوسته ای از دموکراسی هدایت شده را پیش پای اساتید دانشگاه قرار داده و از انتخاب رئیس اولین تا آخرین دانشکده بتدریج حلقه انتخاب را تنگ تر کردند، به طوری که برخی از دوستان دانشگاهی جلسه اخیر انتخاب رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی را فرمایشی و فرآیند آن را فریبکارانه تلقی نمودند.
در این جلسه چه گذشت…..
صبح روز یکشنبه چهارم خرداد اعلام شد که عصر آن روز جلسه انتخاب رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی با حضور نمایندگان منتخب گروه های آموزشی در دفتر رئیس دانشگاه برگزار می شود. به همین دلیل در زمان موعود اعضای منتخب گروه های آموزشی ( که ما آن را لویی جرگه به سبک ایرانی خوانده ایم ) و برخی از کاندیداهای احراز پست ریاست دانشکده در محل مورد نظر حاضر شدند و رئیس دانشگاه پس از بیان نظرات خود سالن را ترک کرد تا جلسه وارد شور شود . سپس گروهی از حاضران که تنور انتخاب را مطابق نیات خود می دیدند در یک موضع گیری عجیب اصرار کردند تا فی الفور رأی گیری برای انتخاب رئیس دانشکده بعمل آید اما دوستان دیگری هم بودند که بر این فرآیند ایراد وارد کرده و معتقد بودند ابتدا کاندیداها آمادگی خود را کتبا برای ریاست دانشکده اعلام کنند، آنگاه پس از اعلام برنامه ایشان و بحث و بررسی گروه منتخب جلسه رأی گیری برگزار شود . متاسفانه دوستانی که مایل بودند فوراً همه چیز تمام شود ، استدلال گروه رقیب را نپذیرفته و بر رأی گیری فوری پافشاری کردند . در نتیجه با بحث و مشاجره دو طرف (دانشگاهی !) بازار هتاکی ، افترا و تهمت گرم شد و حرمت ها هتک و اخلاق و ادب پایمال گردید. نگارنده به رغم ارادتی که نسبت به شخص رئیس دانشگاه دارد ( و البته در روی کار آمدن ایشان نیز به سهم خود مشارکت داشته است ) بدلیل رسالت مطبوعاتی خود و نیز وجدان اخلاقی خویش نمی تواند از این اتفاق نامیمون و خطای آشکار بگذرد و به انعکاس آن نپردازد . زیرا حفظ حرمت امامزاده با متولی آن است و نباید اجازه داده شود حریم حرمت دانشگاه با خود خواهی ها و خودکامگی های افراد فرصت طلب شکسته شود . اینجانب برخلاف اعتراض یکی از حاضران در جلسه چهارشنبه، معتقد نبودم در لویی جرگه فرمایشی شرکت کرده ام اما اصرار غیر منطقی اکثریت حاضران جلسه مذکور برای برگزاری فوری انتخابات و انتخاب رئیس دانشکده از میان اسامی نامشخص ( که در افواه جریان داشت)، البته سئوال برانگیز بود و اصل انتخاب را به شدت مخدوش کرده و مورد سئوال قرار می داد .
اگرچه در یادداشت های پیشین نیز نوشته ام متأسفانه ما عموماً اهل افراط و تفریط هستیم، به طوری که یا از این سو و یا از آن سوی دیوار می افتیم، درحالی که بر اساس پیشینه فرهنگی و منطق اسلامی مان بخاطر میانه روی و اعتدال شایسته تحسین شده ایم و مولای مان علی (ع) نیز گرایش به چپ وراست را جز گمراهی نمی داند و بعید به نظر می رسد دولت تدبیر و امید ( که ما آن را سنتز دولت های گذشته خوانده ایم ) بر این افراط و تفریط ها صحه بگذارد چون با اندیشه و عمل دولت اعتدال منافات حتمی دارد .
جلسه روز یکشنبه (که در آستانه عید مبعث انجام شد ) نشان می دهد اندیشه و عمل مدعیان آزادی و دموکراسی با منادی بعثت ( که پیام آورمکارم و فضایل اخلاقی بود ) هیچ تناسبی ندارد . اینک در حالی که دولت روحانی تلاش می کند با اتخاذ تدابیر منطقی ، امیدها را در دل همه ایرانی ها زنده کند و حتی در معادلات بین المللی شعار برد- برد را مطرح می کند ، آیا مواضع سلبی ، نفیی و حذفی کسانی که بر مصادر امورنشسته اند بی اعتقادی ایشان به وجه اعتدالی دولت اعتدال را نشان نمی دهد ؟
درست است که طی هشت سال مدیریت احمدی نژاد، بخش بزرگی از فرهیختگان جامعه از مدیریت و حضور موثر در صحنه های اجتماعی حدف شدند اما این دلیل آن نمی شود که مدیران جدید و منتخبان آنها خودکامگی را پیش گیرند و حالا که نوبت به آنها رسیده بر اساس امیال شخصی ترکتازی کنند. زیرا در اندیشه ما هرگز هدف وسیله را توجیه نمی کند و اگر چنین کنند این کار سوء استفاده از آزادی و فرصتی است که مردم بزرگ ما طی آفرینش حماسه سیاسی و بخاطر پاسداری از ارزش های انقلابی و پاسداشت خون مقدس شهدا در اختیار آنها قرار داده اند. مردم ما که فرصت های تازه را برای مدیران خود می آفرینند ، فعالیت های آنها را هم رصد می کنند و چنانچه بوی سوءاستفاده و انحراف را از عملکرد آنها استشمام کنند رأی اعتماد خود را از مدیران پس می گیرند . چنانکه بارها در طی دهه های گذشته نشان داده اند، آنها عقد اخوت دائمی و نامشروط با کسی نبسته اند .
اشتباه اساسی مدیران ما این است که رفتار سیاسی را به سیاست زدگی و بازی های سیاسی بدل کرده و با بی توجهی به مقتضیات ملی و محلی ، گرفتار منویات شخصی و گروهی خویش هستند و اگر مجال یابند رفتارهای جاه طلبانه متأثر از خودشیفتگی و خودکامگی ( منبعث از عقده های تاریخ اجتماعی) را در پیش می گیرند تا آنکه مجدداً نوبت به جناح سیاسی دیگری برسد….
آیا نتیجه انتخابات یکشنبه مذکور و بازی های سیاسی مشابه جز این است که بجای تداوم حرکت های پرشتاب علمی ، از این پس گروهی از استادان در اندیشه تشکیل و تشکل اپوزیسیون باشند و بجای همکاری های علمی ، بخشی از انرژی خود را در تقابل ها و تعارض های سیاسی هزینه نمایند ؟
ریاست محترم دانشگاه در آغاز جلسه مذکور اظهار داشت که آئین نامه ویژه ای برای روش ابداعی انتخاباتی خود نوشته اند و قرار است پیام آن را به عنوان یک تحفه دموکراتیک به دانشگاه های دیگر هم صادر نمایند . براستی اگر آنچه در یکشنبه مذکور گذشت، دموکراسی است. پس خودکامگی و استبداد رأی کدام است ؟ اگر خودکامگی اساس دموکراسی است ، پس هرگز مباد دموکراسی ؟ بلکه باید گفت صورت نیکو نیاید هیچ کار ای برادر سیرت نیکو بیار
دکتر سید ولی الله موسوی
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان
---------------
با اشاره به این که فردین معصومی در مسابقات قهرمانی جهان با تحمل تمام سختی ها تا یک قدمی قهرمانی پیش رفت و آماده ی مقابله با کشتی گیر ترکیه بود، افزود: معصومی بنابه در خواست فدراسیون کشتی کشور به نفع هم وطن خود از شرکت در فینال کناره گیری کرد و این باعث شد کشتی گیر ایرانی با نفسی تازه به میدان بروند و قهرمان جهان را کسب کند. وی ادامه داد: این کار نشانگر منش و اخلاق پهلوانی او است و افتخاری برای کشتی گیران گیلانی محسوب می شود.
محمدرضا واثق کارگرنیا در بخش دیگر سخنان خود با تاکید براین که ورزش های باستانی جزو فرهنگ ایران و ورزشی اسلامی به حساب می آید، اذعان داشت: با این حال در استان گیلان به طور مطلوب به این امر رسیدگی نمی شود و در حال حاضر زورخانه های شهر با کمک های مردمی و به صورت خودجوش کار می کنند.
وی با بیان این که در دولت دهم طرح ساخت 3 زورخانه در سطح استان مطرح و تصویب شد، اما به دلیل عدم پیگیری مسوولان در حد طرح تصویب شده باقی ماند و به مرحله ی اجرا نرسید، افزود: اجرای این طرح بدون همکاری و پیگیری نمایندگان مجلس و همت اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان امکان پذیر نیست.
در این مراسم علاوه بر اهدای تندیس و مدال، مسوولان استانی با اهدای هدایای نقدی از این کشتی گیر گیلانی تقدیر و تجلیل به عمل آوردند.
کلمات کلیدی: